خرید سنگ
to top

دوره تاریخ ساز انقلاب صنعتی


399
زمان مطالعه: 11 دقیقه, 33 ثانیه



انقلاب، انقلاب صنعتي، انگلستان، جنگ جهاني اول، روابط بين¬الملل، علوم سياسي

نویسنده : نرجس عبدیایی

انقلاب صنعتی اصطلاحی است که به تغییرات اقتصادی و تکنولوژی خاص مربوط می‌شود و به‌طور ویژه در انگلستان در نیمه‌ی‌ دوم قرن هیجدهم و اوائل قرن19 روی داد. برخی‌ها از واژه‌ی انقلاب صنعتی دوم یاد می‌کنند که آن‌هم مربوط به موقعیت‌ها و پیشرفت‌های انقلاب‌گونه در عرصه‌های مختلف:«علمی، تکنولوژی، رشد سازمان فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی مثل کمپانی‌ها و...، انتقال رهبری صنعتی از انگلستان به آمریکا، غلبه‌ی طبقه‌ی متوسط در تمدن غربی[که همان ایده‌آل‌های بورژوا و آزاداندیشی و ملی‌گرایی بود] سرمایه‌داری مالی، ظهور اقتصاد بین‌الملل، جریان وسیع اطلاعات، تعلیم و تربیت علمی [ریشه در تجربه] و...»[1]می‌باشد و دوره‌ی تاریخی آن مربوط به سال‌های1848 و 1870م می‌باشد.

انقلاب صنعتی را نباید در دوره‌ی خاصی از زمان بررسی کرد اگرچه همان‌طور که آمد آغاز آنرا شاید بتوان در انگلستان قرن18 و ریشه‌های ماقبل آن جستجو کرد، اما مهم ویژگی‌های انقلاب صنعتی است که:«خواه در انگلستان پس از سال1760 روی داده باشد یا در ایالات متحده آمریکا و آلمان پس از سال1870، یا در کانادا، ژاپن و روسیه در عصر کنونی»[2] شاخصه‌های همانندی دارد.

انقلاب صنعتی با شاخصه‌های اجتماعی و اقتصادی و مبانی فکریش از جمله فردگرایی و آزادی عمل به‌سرعت بر تمام جهان غلبه یافت و گذشت سال‌ها بر گستره‌ی جغرافیایی آن افزود:«در پایان قرن18، انقلاب صنعتی در انگستان به خوبی در حال پیشرفت بود و طی صدسال بعدی بقیه‌ی اروپا، ایالات متحده و ژاپن را نیز فراگرفت، سایر بخش‌های جهان نیز در قرن20 در این مسیر قرار گرفتند.»[3] اغلب دانشمندان این نظام صنعتی سراسری، از جمله اسپنسر[1855م] معتقدند که«فرد فراتر از جامعه و علم فراتر از مذهب است.»[4]

 

زمینه‌های شکل‌گیری انقلاب صنعتی

یکی از ویژگی‌های انقلاب صنعتی پیشرفت‌های تکنولوژیک در صنایع مختلف بود، بطوریکه تا قبل از انقلاب، روستاها و بعد از آن کارخانه‌ها مرکز تولید و توزیع صنایع شدند، پنبه از جمله‌ی اولین صنایع بود که در این انقلاب به‌کار آمد، در منچستر انگلستان صنعت پنبه برتری جهانی داشت و این رقابت برتر با اتکا بر انحصار بازارهای مستعمرات و مناطق توسعه نیافته آغاز شده بود، اما بعد از جنگ‌جهانی اول که هند و چین و ژاپن دست به کالاهای پنبه‌ای زدند و دخالت سیاسی بریتانیا نتوانست راه را بر آنها ببندد وضعیت این صنعت در انگلستان افول پیدا کرد و از دلایل آن نابرابری کارایی نخ‌ریسی و بافندگی بود که باعث شد صنعت پنبه مکانیزه شود و در نتیجه سه اختراع بود که انقلاب‌گونه این مشکل عمده‌ی آن زمان را حل کرد و برابری کارایی نخ‌ریسی و بافندگی را برای آنها به ارمغان آورد:

1-ماشین نخ‌ریسی تمام قاب جنی،[5] در دهه‌ی1760

2-چارچوب آبی[6] در سال1768

3-ماشین نخ‌ریسی غیر مداوم[7] در دهه‌ی1780

دو اختراع اخیر بود که تولید کارخانه‌ای را ضروری می‌داشت و«صنعت بافندگی با ازدیاد این دستگاه‌ها به پیش رفت، این صنعت بنابر معیارهای قرن18، صنعتی انقلابی بود.»[8]

اغلب تغییراتی که بر روی هم انقلاب صنعتی را بوجود آورد چنین بود، تغییرات رو به رشدی در سفیدگری، رنگرزی منسوجات با فراورده‌های علم شیمی و بعدها هزاران کالای صنعتی دیگر حاصل آغاز، استمرار و گستره‌ی انقلاب صنعتی می‌باشد.

انگلستان در آن عصر به‌علت برجستگی‌های خاصی که در برخی عرصه‌های تولید کسب کرده بود، در جهان به‌عنوان آغازگر انقلاب صنعتی جایگاه یافت، اگر همه‌ی کشورهایی مثل ایالات‌متحده، فرانسه، آلمان و بلژیک تا اندازه‌ای پیشرفت داشتند ولی آمادگی بریتانیا برای انقلاب صنعتی از سایرین بیشتر بود: «بریتانیا سرمایه‌ای فراوان انباشت کرده بود و وسعت آن به‌حدی بود که سرمایه‌گذاری در تجهیزات لازم برای تحول اقتصادی میسر باشد.... مسائل اساسی که امروز کشورهای توسعه نیافته که در کار صنعتی‌شدن هستند با آن روبرویند، برای بریتانیای قرن18، چندان دشوار نبود، حمل و نقل و ارتباطات ارزان بود، مشکلات تکنولوژی اوایل انقلاب صنعتی به آسانی حل می‌شد. برای حل این مشکلات به افرادی با توانایی‌های علمی تخصصی، نیازی نبود.»[9]

 

عوامل و عناصر انقلاب صنعتی

چه عواملی در پیدایش انقلاب صنعتی نقش مهم و فعال داشت یا بطور واضح‌تر در چه فاکتورهایی می‌توان مهم‌ترین تفاوت‌های عصر انقلاب صنعتی و ماقبل آنرا از هم تمایز داد، در یک بررسی کلی برخی از عوامل محرکه‌ی فعال این پدیده، عبارتند از:

1- پیدا شدن فرصت‌های سودجویی و تحریک غریزه‌ی طبیعی انسان‌ها برای برتری‌خواهی و نفع‌طلبی و بهتر زندگی‌کردن و تضعیف تدریجی عقاید تارک‌دنیایی مسیحی قرون وسطائی؛

2- ظهور افراد سوداگر و مال‌جو و تدریجا ظهور افرادکارآفرین و تولیدکننده و اقدام برای بهره‌بردای از فرصت‌ها؛

3- تجمع ثروت و پیدایش سرمایه‌ی مازاد بر نیازهای مصرفی طبقه‌ی سوداگر و کارآفرین؛

4- سرمایه‌گذاری در وسایل کار و ابزار تولید و سرمایه‌گذاری بیشتر برای بهبود ابزار تولید یا ایجاد تکنولوژی تازه با هدف سود بیشتر؛

5- بروز اکتشافات جغرافیایی، ظهور مراکز تجاری تازه، ایجاد راه‌های ارتباطی تازه، جابجایی قدرت‌های اقتصادی صنعتی، پدیده‌ها و حوادث سیاسی که جملگی امکانات کسب درآمد و ثروت تازه را نوید می‌داد؛

6- پیدایش و تجمع کارگر– صنعت‌گر در مراکز ابتدایی شهری خارج از تسلط زمینداران و اشراف فئودال(رواج شهرنشینی و پی‌آمدهای آن)؛

7- آغاز جدال تقریبا مشترک طبقه‌ی جدید(کارآفرین- کارگر- طبقه‌ی متوسط) با ساختار سنتی قدرت و تسلط، یعنی حکومت اشرافی و فئودالی و کلیسا و تأسیسات مربوط تا رسیدن به حکومت‌های ملی سراسری، استقرار مردم‌سالاری و دولت مردم‌سالار؛

8- تحول و تکامل ابزار و تأسیسات(تأسیس دانشگاه‌ها، پیدایش اختراعات و اکتشافات و پیشرفت‌های علمی، چاپ و انتشار کتاب، روزنامه‌های سراسری، انجمن‌های علمی، آموزش عمومی و باسوادی،احزاب سیاسی، تشکل‌های حرفه‌ای که جملگی تحول اجتماعی و فرهنگی را ایجاد کرده است.

9- تحول و تکامل ابزارها و تأسیسات اقتصادی – صنعتی(پول، بانک، بورسیه، بیمه، شرکت‌های سهامی)، تشکلی(کارگری، کارفرمایی، رواج سندیکالیزم) ابزار تجارت بین‌المللی، تحرک و انتقال عوامل تولید در مقیاس جهانی.

10-پیدایش جامعه صنعتی و فراصنعتی، عوض شدن همه‌ی مفاهیم و روابط(از انقلاب صنعتی تا عصر دیجیتال) و...عوض شدن مفهوم کار، زمان و فضا.[10]

این موارد برخی از عوامل موثر در ایجاد، استمرار و گسترش انقلاب صنعتی می‌باشد که تا عصر کنونی نیز از جمله عوامل پایداری و غلبه‌ی نظام صنعتی در جهان می‌باشد.

نظام حاصل از انقلاب صنعتی را می‌توان براحتی در بخش‌های مختلف جهان مدرنیته جستجو کرد؛ هرگاه سه عنصر اصلی این نظام را در آن منطقه بیابیم، آن سه عنصر عبارتند از:

1- تقسیم جمعیت صنعتی به کارفرمایان سرمایه‌دار و کارگرانی که هیچ نداشتند مگر نیروی کار خود و آنرا در برابر مزد می‌فروختند.

2- تولید در«کارخانه» که ترکیبی است از دستگاه‌های تخصصی و نیروی کار تخصصی انسان و یا آن‌چنان که نظریه‌پردازان اولیه آن "دکتر آندرو اور"، توصیف می‌کند«مجموعه‌ای عظیم و خودکار، متشکل از اندام‌های گوناگون مکانیکی و فکری که در هماهنگی یکنواخت و پیوسته‌ای حرکت می‌کنند... و همه آنها تابع نیروی محرکی هستند که خودبخود تنظیم می‌شود.»[11]

3- تسلط کردار سرمایه‌داران و انباشت سود بر تمامی اقتصاد و در حقیقت بر تمامی جامعه.[12]

نکته‌ای که در عصر فراصنعتی و استمرار انقلاب صنعتی لازم به‌طرح است صنایع اطلاعاتی و اثرات شگرف آن بر استمرار و نحوه‌ی پیشرفت صنعتی است: «ظهور تکنولوژی اطلاعات به مثابه زیرساخت جدید یا شاهراه الکترونیکی[مطرح است.] تشبیه تکنولوژی الکترونیکی به یک شاهراه به‌دلیل دو کار ویژه‌ی مشابهی است که هر دو انجام می‌دهند: مرتبط ساختن مکان‌های دور از هم و شتاب بخشیدن به فرایندهای تولیدی، نقش اینترنت و تکنولوژی اطلاعات در انقلاب صنعتی امروز نه به‌عنوان فراورده‌ی صنعتی پیشرفته بلکه خود نموداری از انقلاب صنعتی عصر کنونی و در فرایند آن نقش ایفا می‌کند.»[13]

اگر کمی فراتر رویم انقلاب صنعتی امروز با صنایع اطلاعاتی پیشرفته تعریف شده و نقش این انقلاب با نقش و کارکرد جهان اینترنت و اطلاعات در ارتباط است، ارتباطی ناگسستنی که در چرخه‌های تولید دخیل است:«تلقی تکنولوژی اطلاعات به‌عنوان یک فراورده و یک فرایند، نه تنها جایگاه جدیدی را در چرخه تولید برای آن ایجاب می‌کند، بلکه یکپارچگی کارکردی میان مراحل تسسل تولید را نیز تسهیل می‌کند.»[14]

 

بازتاب انقلاب صنعتی

در بازتاب عملکرد انقلاب صنعتی، سه طیف یا دیدگاه وجود دارد: برخی از طرفداران نظام حاصل از انقلاب صنعتی میان جنبه‌های اجتماعی و جنبه‌های فنی این نظام تفاوتی قایل نیستند و این نظام را به‌جهت پیشرفت و توسعه روزافزون صنعت و تکنولوژی می‌ستایند.اما برخی آسیب‌دیدگان این نظام یا افراد متوجه به این طیف گسترده در نظام صنعتی هر دو جنبه‌ی اجتماعی و فنی انقلاب صنعتی را منفی و بحران‌زا معرفی می‌کنند.

گروه دیگر صنعت‌گری را از سرمایه‌داری جدا می‌کنند، از نظر اینها انقلاب صنعتی و پیشرفت فنی را به‌عنوان عاملی که می‌توانست دانش و فراوانی برای همگان ارمغان آورد، پذیرفته اما مشکل سرمایه‌داری آنرا به‌عنوان عامل پیدایش بهره‌کشی و بینوایی رد می‌کنند.

باید توجه داشت که امروز در عصر حاضر، صنعت، رفاه و وحشت را در نظام صنعتی و در کل جهان به ارمغان می‌آورد، انقلاب علوم و تکنولوژی در این عصر، نه تنها منجر به اکتشافات شگفتی به‌سود انسان شده است، بلکه سلاح‌های بسیار وحشتناکی نیز به‌بار آورده است، که نه تنها می‌تواند بشریت را از میان بردارد، بلکه قادر است، که هرگونه مظهر حیات و نمونه‌های هستی را در کره‌ی زمین از میان ببرد.

 

ایران در فراز و نشیب‌های انقلاب صنعتی

انقلاب صنعتی در عصر حاضر در بسیاری از صنایع اقتصادی، کشاورزی، نظامی و...بروز پیدا کرده است و گستره‌ی آن جهانی شده است. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه مصرف‌کننده‌ی غالب این صنایع است خود در تولید صنایع کارآمد و تکنولوژی پیشرفته نقش داشته است.

رشد و پیشرفت صنعت هسته‌ای در کشور ایران باعث شده است که رقیب‌ جدی برای معدود کشورهایی که به فناوری هسته‌ای دست یافته‌اند باشد. نانو تکنولوژی و پیشرفت انقلاب‌گونه‌ی ایران در این صنعت یک مثال خوبی در این‌باره است:«توسعه مستمر در الکترونیک و الکتروپتیک برای تکنولوژی اطلاعات، ساخت و تولید مواد با کارآیی بالا و هزینه‌ی نگهداری پایین‌تر، کاربردهای دفاعی، فضایی و زیست محیطی و پیشرفت‌های شتابان بیوتکنولوژی در پزشکی، مراقبت‌های بهداشتی و کشاورزی از ویژگی‌های شگفت‌‌انگیز موجود در نانو تکنولوژی بوده و بازگشت اقتصادی و اجتماعی از دیگر تحولات این پدیده است. چنین پیشرفت‌های مشخص و کارآیی مواد و تغییر در الگوی شناخت جرقه‌ی یک انقلاب صنعتی خواهد بود.»[15]

در مسائل روبنایی یعنی برخورد با فناوری و پدیده‌های حاصل از انقلاب صنعتی ادامه‌دار در جهان، ایران بعنوان مصرف‌کننده و در مواردی تولیدکننده و نقش‌آفرین در آن می‌باشد. اما تحولات عقیدتی- فکری، اجتماعی و فرهنگی- انسانی حاصل از این انقلاب -که ‌به‌نظر می‌رسد هم‌راه با صنایع ممکن است بدست مصرف‌کننده برسد و ما از آن غافل شویم- می‌دانیم که بر زیربنای اصول نظام سرمایه‌داری یعنی نظام اقتصادی دوران انقلاب صنعتی استوار شده است، اصولی چون:

1- لیبرالیسم اقتصادی، که مبتنی بر دو اصل آزادی فرد و اصالت فرد است، در این‌جا اصالت فرد بر این اندیشه استوار است که هسته و محور اصلی اجتماع فرد است، چگونه می‌توان منافع یک وجود اعتباری و خیالی(اجتماع) را بر منافع یک موجود حقیقی(فرد) برتری داد، در نتیجه آزادی فردی نیز عنصری است که عالی‌ترین هدف می‌باشد و خود نیاز به هدف دیگری ندارد.

2-رقابت کامل: یکی از نتایج آزادی‌های فردی تأمین مصالح از طریق رقابت است و با توجه به فرض همسویی منافع فردی و جمعی، رقابت حاصل از آزادی فردی می‌تواند منافع و مصالح عمومی را نیز سامان دهد.

3- تعادل اقتصادی: مکانیسم خودمختار بازار تنظیم‌کننده‌ی عرضه و تقاضا در اینجا در سطح تعادل است.[16] اگر چه با گذشت دوران‌های مختلف انقلاب صنعتی تئوری‌های دیگری هم بر نظام صنعتی شد و دیدگاه‌های مارکسیسم–سوسیالیسم در مقابل دیدگاه‌های لیبرال قرار گرفت لکن وجه مشترک اینها تاکید بر اصالت تجربه و ماده‌گرایی است؛ مبنایی که با مبنای نظام در حال توسعه جمهوری اسلامی تفاوت اساسی دارد و این تفاوت، پیامدها و نتایج خود را بهمراه دارد.

لذا همانطور که در طرح دیدگاه‌ها اشاره شد: در جمهوری اسلامی نیز بر اساس دیدگاه اول: می‌توان میان جنبه‌های فنی و جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی انقلاب صنعتی و نظام حاکی از آن تفاوت قایل شد و با دقت و هوشمندی فرهنگی–اجتماعی، از مزایا و پیشرفت‌های علمی- تکنولوژیک جهان فراصنعتی بهره‌مند شد و البته مهم‌تر آن‌که در آن سهیم و دخیل باشیم.

منابع :

 

[1]. رشیدی، علی؛ نظام سرمایه‌داری و انقلاب صنعتی در اروپا، تهران نشر روزنه، 1385، صص 171 – 156.

 

 

[2]. ت. س، اشتن؛ انقلاب صنعتی، ت: احمد تدین، تهران: نشر علمی و فرهنگی، 1375، ص 147.

 

 

[3]. جیمز آ، کوریک؛ انقلاب صنعتی، ت: مهدی حقیقت خواه، تهران، نشر ققنوس، 1381، ص 9.

 

 

[4]. رشیدی، علی؛ پیشین، ص 181.

 

 

[5]. spinniny

 

 

[6]. water fram

 

 

[7]. mule

 

 

[8]. هابسبام، اریک؛ صنعت و امپراطوری، ت: عبدالله کوثری، تهران: نشر ماهی، 1387، ص 66.

 

 

[9]. همان، ص 153.

 

 

[10]. رک: رشیدی، علی؛ پیشین، صص 4 و3.

 

 

[11]. هابسبام، اریک؛ پیشین، ص 74.

 

 

[12]. همان.

 

 

[13]. امیر احمدی، هوشنگ؛ ابزارهای توسعه صنعتی تداوم و گسست، تهران: موسسه نشر و پژوهش شیراز، 1377، ص 173.

 

 

[14]. همان، ص 179.

 

 

[15]. محمدخان، مرتضی؛ نانوتکنولوژی، نشریه کارشناس، تابستان 1380.

 

 

[16]. هادوی نیا، علی اصغر؛ دئیسم و اصول سرمایه‌داری، کتاب نقد، شماره 11.



نظرات

loader

لطفا شکیبا باشید ...